علی اصغر شدن امیر
فدات بشم الهی عزیز دلم اینقدر با لباس حضرت علی اصغر ناز شده بودی که حد نداشت
سال اول زندگیت نزدیک تولدت بود که محرم اومد و من و بابا حمید تصمیم گرفتیم که گل پسرمون رو
علی اصغر امام حسین کنیم و توی مراسم تعزیه روز عاشورا بدیم بغل کسی که نقش امام حسین رو
بازی میکنه
صبح که از خواب بیدار شدی بعد از صبحانه و مراسم تعویض پوشک و شیر خوردن لباست رو که زن دایی
نرگس بهت داده بود رو آوردم و تنت کردم ولی اینقدر شیطون بودی که اجازه نمیدادی سربندت رو ببندم
منم مجبور شدم دست نگه دارم تا بریم حسینیه اونجا شما حسابی شیطونی کردی و خوابت برد
منم ازفرصت استفاده کردم و سربندت رو بستم و بابا حمید اومد دنبالت و شما رو همونجور خواب بودی بردت
توی مراسم تعزیه فدات بشم اصلا بیدار نشدی و توی بغل امام حسین همچین با آرامش خوابیده بود که
نمیتونم وصفش کنم.
اینم یه عکس که توی بغل بابا هستی و دیگه بیدار شدی گلم