بزرگ شدن پسر گلم
نممیدونم چی شد که یهوی پسرکمون اینقدر بزرگ شده
بزار از اول بگم:
امیری مامان خیلی پسر شیطون و بازیگوش و در عین حال فوق العاده باهوشه
از پیامبر اسلام (ص)نقل است:
يحسب عرامه الغلام فی صغره لیکون حلیما فی کبره
شایسته هست کودک در خردسالی شخصیتی بازیگوش و پر تلاطم
وشیطنت آمیز داشته باشدتا در بزرگی دارای شخصیتی خویشتن دار و حلیم و مقاوم گردد.
بقیه در ادامه مطلب....
منم تمام دلخوشیم همین حدیث هستش .
در 3سالگی شیطنتهات به اوج خودشون رسید ومن دست به دامن مشاوره ها شدم
ولی دکتر متخصص اعلام کرد که پسر گلم یه روحیه مدیریت داره وچون هنوز نمیتونه
دیگران رو با حرفهاش مجاب کنه از زورش استفاده میکنه
این دقیقا در مورد شما صدق میکنه هنوزم که الان 4سالو 8 ماهت هست
میخوای حتی بچه های 12 ساله رو هم رهبری کنی.
من حتی اون موقع فکرکردن به فرزند دوم باعث میشد خندبگیره.
ولی بعد از یکسال فهمیدم اومدن یه فرشته دیگه (البته به اصرار شماکه:چرا ما نباید یه نی نی
تو خونمون داشته باشیم)به زندگیمان باعث میشه شما به حدی خوشحال بشی که
باعث بشه شما یهوی بزرگ بشی و شرایط رو بهتر درک کنی.
من و بابا با مشورت هم دیگه تصمیم گرفتیم شما رو ازتنهایی دربیاریم
از اونجای که من نمیتونستم هیجان داشتن یه فرزند رو از شما مخفی کنم خیلی زود
یعنی در 6 هفتگی مامان شما خبر دار شدید که داره یه فرشته دیگه مثل خودت
به جمع 3 نفریمان اضافه میشه
اینقدر خوشحال شدی که نگو همش با شکم مامانی حرف میزدی .مدام میپرسی کی میاد بیرون
از موقعی که فهمیدی چون مامان یه کم حالت تهوع داره مدام بهم میرسی و
خوراکی هایت رو با هم تقسیم میکنی میگی: این سهم نی نی
تا من حالم بد میشه سریع میدوی بابا حمید رو خبر میکنی که مامان حالش خوب نیست
و بعدشم با یه لیوان آب بالای سرم ایستادی وبا چشمهای نگران میپرسی مامان خوب شدی؟
نی نی چی شد حالش خوبه؟
الان تمام سعی ات رو میکنی که اتاقت مرتب باشه که من به زحمت نیفتم
چند روز پیش هم یه دست لباس برای نی نی خریدیم که مامان بزرگ محیا
چون داره میره مکه برامون تبرک کنه
موقع خرید این شما بودی که انتخاب کردی و گفتی: مامان فک کنم قرمز قشنگتره
و منو بابا هم به احترام تو همون لباس قرمز رو خریدیم
پسر عزیزم خداروشکر میکنم برای: داشتن تو برای داشتن بابا حمید
برای داشتن فرشته ای کوچک در وجودم در حال رشد هستش
دوستون دارم عزیزانم