امیر مهدیامیر مهدی، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

شیطونکی بنام امیر مهدی

دیدار های مردونـــــــــــــــــــــــــه

سلام به روی ماهت پسر گلــــــــــــــم:                                         اینجا یه رسمی داریم که دو روز اول عید بزرگای محل به دیدن هم دیگه میرن و شما امسال اولین سالی که با بابا حمید رفتی تو جمع مردونه و برای عید دیدنی به خونه بزرگان میروی تو حسابی خوشحال هستی و با بچه ها حسابی بازی میکنی  دیروز بهم میگفتی مامان چرا اینقدر به من پول میدن.چون هنوز مفهوم عیدی رو نمیدونستی یعنی من برات توضیح نداده بودم.ولی حسابی از دستت خندیدم  ...
21 فروردين 1392

شاهزاد سوار بر اسب سفید

سلام پسرم این دفعه میخوام از کسی بگم که همه وجود من و تو هستش در مورد شوهر عزیزم حمید جونم پدر مهربان شماااااااااااا   یه زمانی من و پدرت باهم توی دوران کودکیمان بازی میکردیم و حسابی بهمون خوش میگذشت هیچ وقت فکر نمیکردیم که روزی برسه زیر یه سقف زندگی مون رو شروع کنیم . حمید عزیزم یه آدم با خدا ست یعنی تا الان هیچ چیز قضای در درگاه خداوند نداره و همیشه به فکر این هستش که مواظب باشه لقمه نا پاکی وارد زندگیمون نشه من عاشقشم همیشه میگم اگه زمان به عقب برگرده بازم همسر میشه حمیدددددددددد پسر گلم همیشه سعی کن مواظب رفتارت با پدرت باشی شاید اون خسته یا عصبی باشه و لحظه ای دیر به تو لبخند بزنه ولی اینو بدون که زندگی...
2 فروردين 1392

کودک من

سلام پسر گلم خیلی دوست دارم ولی بعضی مواقع که از دستت ناراحت میشم و عصبانی منو ببخش که بهت تندی میکنم چند وقت پیش یه مطلب زیبا توی نی نی سایت یکی از دوستان مامان گذاشت که منم اونو روی کاغذ نوشتم تا هر وقت از دست تو عصبانی میشم   و فکر یه کتک مفصل میاد به ذهنم اینو بخونم و آروم بشم این مطلب رو اینجا میزارم که شاید روزی به کار بیاد عزیزم : نگاه کن به کوچکی و بی پناهی و نیازهای لحظه به لحظه اش که دمی تو را از خود غافل نمی خواهد و نمی تواند ببیند هیچ کسی را در دنیا نمی شناسد جـــــــــز تو با هیچ کسی پیوندی ندارد جــــــــــز تو به هیچ کس امید  نمی بندد جــــــــــز تو به هیچ کس آرام نمیگیرد جــــــــــــز تو ...
2 فروردين 1392

آغاز سال 1392 ..............مبارک

                       مبـــــــــــــــــ ــــــارک بـــــــــــــــــــــــاد و این ســـــــــــال و همه ســــــــــــــــــال                          برآمـــــــــــــــد بادصبـــــــــــــح و بوی  نــــــــــــــوروز                          به کــــــــام دوستــــــــــــــان و بخت پیــــــــــــــــروز     &n...
30 اسفند 1391

دندونپـــــــــــــــــــزشکی

سلام برعشق مادر: عزیزم من فدای اون درد که میکشیدی بشم عزیزم چرررررررررا باید الان تو دندونت درد بگیره به خدا جیگرم کباب میشد هر دفعه که میگفتی مامان دندونم بریم مسواک بزنیم ولی خدا رو شکر دیگ تموم شد .دیشب رفتیم دندونپزشکی پیش خانوم فرهنگ برات دندن آسیابت رو عصب کشی کرد چقدر گریه کردی من به زور سرت رو نگه داشته بودم وباباحمید دست و پاهایت رو عزیزم مواظب سلامتی ات باش که همیشه بخندی .دوست دارم هزارتاااااااااااااااا   ...
27 اسفند 1391

خونه تکــــــــــــــــــــــــونی

سلام گل مامان: عزیز دلم واقعا ازت ممنونم نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم تو امسال حسابی کمک مامان کردی آخه یه پسر 4 ساله و اینکارا .............   موقع تمیز کردن خونه تا جای که قدرت داشتی کمکم کردی . توی اتاق مامان باهم دیگه تخت و میز و حتی همه رختخواب هارو من با کمک تو تونستم بیارم بیرون اینقدر قشنگ این بالش ها و پتو ها رو میبردی بیرون که نگووووووووووو خیلی خیلی زود من تونستم با کمک تو خونه رو تمیز کنم عزیز دلم برای همه چیز ممنونم فقط ببخشید وسط کار یادم رفت ازت عکس بندازم ...
26 اسفند 1391